سرویس ایران جوان آنلاین: سالهاست که در تمام دنیا تعاونیها نقش بسیار مهمی در همبستگی تولیدکنندگان و فعالان اصناف مختلف، برای رسیدن به یک انسجام و هدف مشترک ایفا میکنند. با اینکه در ایران هم از نظر اسمی، تعاونیهای زیادی وجود دارند، اما در عمل هنوز تعریف مشخصی برای رسیدن به یک سازوکار معین و نهایی برای آنها ارائه نشده است. امروزه و بخصوص در شهرستانها، تعاونیها میتوانند به عنوان یک نهاد مردمی نقش مهمی در توسعه اقتصادی ایفا کنند.
متأسفانه وقتی در هر مبحثی نام شهرستان یا روستا به میان میآید، گویی ارزش آن بحث پایین آمده و نه تنها اولویت نیست بلکه اهمیتی هم برای پرداختن ندارد. تشکیل تعاونیها و بهرهمندی از مزایای آن هم جزو همین اصل میشود و چون وجود تعاونی در روستا و شهرستانها بیش از مناطق دیگر مورد نیاز است، اما جدی گرفتهنمیشود.
باید بپذیریم که راهاندازی تعاونیها در شهرستانها، آن هم برای یکپارچه کردن کارهای اصناف مختلف مانند تولید محصولات کشاورزی، صنایع دستی، مشاغل خانگی، محصولات دامی و طیور و... به عنوان یک اهرم مناسب در جهت توسعه کشور بسیار لازم است.
این نهادها میتوانند همگام با سیاستهای دولت در بهبود شرایط زندگی، کار، تولید و ارتقا سطح درآمد و وضعیت اجتماعی، فرهنگی مردم حرکت کرده و تأثیر خود را نمایان کنند. اصلیترین اهداف از ایجاد بخش تعاون، بهبود کیفیت زندگی مردم، کار و تولید، بالا بردن سطح درآمد، بهبود وضعیت اجتماعی و توسعه روستایی است که برای رسیدن به این توسعه و در راستای آن توسعه ملی، توجه به روستاها و کشاورزی و فعالیتهای وابسته به آن لازم است. از آنجایی که در حال حاضر جامعه روستایی با مسائل و مشکلات عدیدهای مواجه است و یکی از مهمترین مسائل و مشکلات، به وضعیت درآمدی روستاییان که اکثرا کشاورز و دامدار هستند، باز میگردد، این قشر از جامعه میتواند با انجام فعالیتهای حرفهای بر اساس همکاری و تعاون، کارایی و وضعیت اقتصادی خود را بهبود ببخشد.
در میان فعالیتهای اقتصادی، آنها که از طریق ارج نهادن به ارزشهای انسانی به نتیجه میرسند همیشه از جایگاه ویژهای برخوردارند. بر همین اساس تهیه وسایل و امکانات مورد نیاز برای فعالیتهای کشاورزی، ارائه و آموزش روشهای صحیح و به روز کشاورزی و به تبع آن حفظ منابع آبی و خاکی، ارائه خدمات با قیمت پایینتر به دلیل حذف واسطهها، مبارزه با فقر، دادن تسهیلات مالی به خاطر یکدست شدن درآمدهای اندک روستاییان، کاهش ریسک سرمایهگذاری، ایجاد امکانات رفاهی و ارزش افزوده برای محصولات، فعالیت در زمینه امور بازرگانی و بازاریابی و دهها اقدام و عمل و کارهای دیگر، همگی میتواند مهر تأییدی بر باور تأثیرات مثبت اقتصادی تعاونیها در روستاهاست.
با تمام این اوصاف وقتی معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از وجود ۹۲ هزار تعاونی فعال در کشور خبر میدهد که «بیش از ۵۲ درصد این تعاونیها در حوزه تولیدی فعالیت میکنند»، باید کمی در نحوه عملکرد این نهاد تجدید نظر کرد. یعنی به صورت میانگین تقریباً در هر استان ۳ هزار تعاونی وجود دارد، اما در مقام عمل کمترین کارآیی را از آنها میبینیم.
اگر بپذیریم وضعیت معیشتی و رفاهی روستاییان به عنوان کمبرخوردارترین افراد در جامعه، باید جزو مهمترین کارهای مدیران و مسئولان باشد و فقیرترین روستانشینان را افراد بدون زمین کشاورزی یا با زمین اندک تشکیل میدهند، تعاونیها میتوانند با تنوعبخشی به فعالیتهای غیرکشاورزی در این سکونتگاهها موجبات اشتغالزایی، کاهش فقر و ایجاد رفاه اجتماعی نسبی را فراهم کنند. همچنین تعاونیها این توانایی را دارند که با تکیه بر فعالیت صنایع کوچک و دستی میتواند ضمن رفع تنگناهای حاصل از بیکاری، فقر و آثار ناشی از پیامدهای محیطی از جمله خشکسالی و بحران تولید در روستاها را کاسته و فضای نابرابری در توسعه اقتصادی– اجتماعی محیطهای روستایی را از بین برده و توسعه پایدار آنها را فراهم کنند.